زهرا و امیر علیزهرا و امیر علی، تا این لحظه: 12 سال و 3 ماه و 18 روز سن داره
از آغاز زندگیمون از آغاز زندگیمون ، تا این لحظه: 16 سال و 1 ماه و 11 روز سن داره

شاهزاده قلبم

دیدار

سلام گلم دیروز صبح عزیزجون  به اداره اومد وای که چقدر از دیدنش خوشحال شدم انگار دنیا رو بهم دادن عزیزجون دلش برام خیلی تنگ شده بود تا از در اتاق داخل اومد منو توی بغلش گرفت و اشک در چشماش جمع شد و مدام منو می بوسید بعد با هم دوتایی به محوطه بیرون رفتیم محوطه اداره ما خیلی قشنگه پر از درخت و گلهای رنگارنگ بعد عزیزجون از من عکس گرفت هی بهم میگفت برو کنار این گل برو کنار اون گل تازه دیدم مادر بودن خیلی لذت بخش حتی با این که من بزرگ شدم و برای خودم تشکیل زندگی دادم ولی برای مامانم هنوز اون دختر کوچولوی شیطون هستم ماما جون خیلی دوست دارم امیدوارم همیشه زنده باشی راستی عزیزجون خیلی منتظر اومدنت هست ...
2 خرداد 1390

آشنایی

سلام گلم   عزیزم می خوام از خاطرات شیرین آشنایی من و بابات بگم من و پدرت در دانشکده پرستاری و مامایی همکار بودیم پدرت در قسمت حسابداری و من در قسمت آموزش دانشکده کار می کردیم تا اینکه در یک روز زمستانی سه شنبه  ۱۱/۱۰/۸۶ پدرت از من خواستگاری کرد و من هم به اون جواب مثبت دادم چون من همیشه دنبال مردی می گشتم که رفتارهاش دقیقا" مانند پدرت مردانه باشه و من عاشق مردانه بودن پدرت هستم روز شنبه ۱۵/۱۰/۸۶ پدرت همراه با خانواده به خواستگاری من اومدن تا اینکه روز سه شنبه ۱۸/۱۰/۸۶ما با هم رسما" نامزد شدیم روزهای خیلی خوبی داشتیم روزهای پر از نشاط و ما آخرین روز اسفند ۲۹/۱۲/۸۶عقد شدیم و ماه عسل به مشهد مقدس رفتیم و در این سه سال زندگی پر از ...
1 خرداد 1390
1